حروف معانیحروف معانی حرفهای دارای معانی غیر مستقل است. این عنوان در باب صلات به کار رفته است. ۱ - معنای معانی حروفبه حروفی که تنها با انضمام به اجزای جمله معنایی را افاده میکنند، حروف معنا اطلاق میشود، مانند «ل» که دلالت بر تملیک و تعلیل و مانند آن دارد؛ «و» که بیانگر عطف یا قسم است و «ب» که حرف جَرّ و دارای معانی مختلفی است. ۲ - احکام معانی حروفتکلم عمدی به یک حرف دارای معنای مستقل در نماز، مانند «ق»- به معنای بپرهیز- موجب بطلان نماز است؛ هرچند برخی در بطلان آن تردید کردهاند. بنابر قول به عدم بطلان نماز با تکلّم به یک حرف مهمل (بی معنا) آیا تکلّم به حرفی از حروف معانی موجب بطلان نماز میگردد؟ بسیاری از معاصران گفتهاند: در صورتی که معنای آن حرف را قصد کند، نماز باطل میشود. به عقیده امام خمینی که در تحریرالوسیله آمده است: حرفزدن عمدی، اگرچه با دو حرف بیمعنی باشد؛ به اینکه لفظ بیمعنایی را که از دو حرف ترکیبیافته در معنایی مانند نوع و یا صنف آن لفظ استعمال کند که بنابر اقوی نماز را باطل میکند و اگر آن را در معنایی به کار نبرد، بنابر احتیاط (واجب) چنین است (نماز را باطل میکند). و همچنین است یک حرفی که در معنایی استعمال شود، مثل اینکه «ب» بگوید و آن را رمز برای اول بعضی از نامها و وسیله فهماندن آن قرار دهد (که بنابر احتیاط واجب نماز را باطل میکند)، بلکه باطل شدن نماز به آن خالی از قوّت نیست. بنابراین به طور کلّی حرفی که فهماننده مطلبی است، اگرچه اصلاً برای معنایی وضع نشده باشد، اگر آن را بهقصد حکایت و فهماندن مطلبی ادا نماید، خالی از قوّت نیست که نماز را باطل کند، چنان که اگر لفظی را که برای معنایی وضع نشده است بگوید و قصد حکایت و فهماندن مطلبی را ننماید و یک حرف باشد، بنابر اقوی نماز را باطل نمیکند، ولی اگر آن لفظ دو حرف و بیشتر باشد (اگرچه بهقصد حکایت استعمال نکند) مادامیکه به حدی نرسد که نام نماز بر آن صدق نکند، بنابر احتیاط (واجب) نماز را باطل میکند وگرنه (یعنی اگر به حدّی برسد که دیگر به عملش نماز گفته نمیشود) بدون شک، حتی در صورت سهو، نماز را باطل میکند. [۴]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، رابعها.
۲.۱ - حرفزدن سهویاما حرفزدن سهوی که صورت نماز را از بین نبرد، نماز را باطل نمیکند.» [۵]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، رابعها.
۲.۲ - دعا خطاب به خدادر هر جای نماز، ذکر گفتن و دعاکردن و قرآن خواندن غیر از آنچه موجب سجده میشود اشکالی ندارد. [۶]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، مسالة۱.
۲.۳ - دعا خطاب به غیر خداو بنابر اقوی، هرگونه خطاب به غیر خداوند متعال، حتی در ضمن دعا، مثل اینکه بگوید: غَفَرَ اللَّهُ لَکَ (خدا تو را بیامرزد) و صَبّحَکَ اللَّهُ بِالْخَیر (خدا تو را بهخوبی وارد صبح کند) درصورتیکه قصد دعا برای او داشته باشد، نماز را باطل میکند، تا چه رسد به اینکه با این جملات قصد تحیّت بنماید و همچنین است ابتدا نمودن به سلام (که نماز را باطل میکند). [۷]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۵، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، مسالة۱.
۲.۴ - جواب سلامچنان که جواب سلام دادن در نماز اشکالی ندارد، بلکه واجب است و اگر جواب سلام را ندهد و مشغول قرائت و مانند آن شود، نمازش باطل نیست؛ تا چه رسد به آنکه به مقدار جواب سلام سکوت نماید (و سپس نمازش را ادامه دهد)، البته تنها به گردنش گناه ترک واجب است. [۸]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۴، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، رابعها.
اگر کسی با عبارت غلط سلام دهد بهطوریکه از سلام تحیّت بودن خارج نشود، واجب است به او جواب صحیح بدهد، ولی اگر از سلام تحیّت بودن خارج شود، جوابدادنش در نماز جایز نیست. [۹]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۵، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، مسالة۳.
۲.۴.۱ - کیفیت جواب سلام در نمازجواب سلام دادن در اثنای نماز بهصورت مقدم داشتن کلمه سلام بر ظرف (یعنی باید بگوید سلامعلیکم مثلاً) هرچند که سلام دهنده، ظرف را بر کلمه سلام مقدم نموده باشد (مثلاً علیکم السلام گفته باشد) بنابر اقوی واجب است و احتیاط (مستحب) آن است که جواب سلام در معرفه بودن و نکره بودن و در مفرد و جمع بودن مثل خود سلام باشد، اگرچه بنابر اقوی رعایت این همانندی لازم نیست.» [۱۰]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۵، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، مسالة۲.
اگر سلامکننده بچه ممیّز باشد، جواب سلام او واجب است و احتیاط (واجب) آن است که جواب سلام او بهقصد قرآن خواندن نباشد (و بهقصد جواب سلام باشد)، بلکه جایز نبودن آن قوی است. [۱۱]
موسوعة الامام الخمینی، ج۲۲، تحریرالوسیلة، ج۱، ص۱۹۵، کتاب الصلاة، القول فی مبطلات الصلاة، مسالة۴.
۳ - پانویس۴ - منبع• فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت، ج۳، ص۲۹۴-۲۹۵. • ساعدی، محمد، (مدرس حوزه و پژوهشگر) ، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی |